همهٔ وقتهایی که بعد از شنیدن مشکلات و اندوه تلنبارشده پشت پلکهای دوست یا آشنایی در اوج روزهایی که دارم برای نجات خودم تلاش میکنم، توی دلم میگویم «آهاااان... پس مشکلاتی بزرگتر و تحملناشدنیتر از مشکلاتِ من هم توی زندگی آدمها وجود دارد.»
من بارهای زیادی این جمله را بعد از گفتوگو با آدمها و همدردی و شنیدن از مشکلاتشان، به زبان آوردهام و هربار به خودم نهیب زدهام که مبادا با شنیدن مشکلات کسی، مثلا دلخنک شده باشی یا آسودهخاطر که مشکلات تو به این بزرگی نیستند و احساس خوشحالی کنی یا توی دلت زمزمه خوشبهحالی داشته باشی. من بارها به خودم نهیب زدهام که مبادا حجم یا تعداد اندوه آدمها نسبت به مالِ خودت، تو را دچار غرور و بیخیالی کند. من بارهای زیادی خودم را بابت این موضوع سرزنش کردهام، اما اینروزها خوب فهمیدهام که من بعد از شنیدن از رنج آدمها و غصههایشان هیچوقت پیش خودم نگفتم که خوشبهحالت که گرفتار این ناعلاجیها و تحملناکردنیها نیستی. من همهٔ آن لحظهها که شنونده بودم و از سر همدردی جملهای بر زبان میآوردم، داشتم از خودم و آدم مقابلم خجالت میکشیدم که اینهمه ناصبور و عجولم در رد کردن گردنههای بغرنج زندگی که دستوبالم را بستهاند. من همهٔ بارهایی که قصهٔ غصهای را شنیدهام، قد و قامت آستانهٔ تحملم را بالا بردهام. چراکه هر دفعه با خودم گفتهام اگر فلانی میتواند همهٔ آنها را صبوری کند یا تاب بیاورد، تو چرا اینهمه شکستخورده دست تسلیم بالا گرفتهای و کوتاه آمدی؟
من هر بار که کسی را شنیدهام، صبورتر شدهام؛ تابآورتر و باحوصلهتر!
👤 فاطمه بهروزفخر
سلام دوستان عزیزم
این خوشمزه رو نمیشه امتحان نکرد.حتما درست کنید .
#خوشمزه#اسکمو#ذغال اخته
#آلوچه#سنتی#گیلانایام به کامتون مثل عسل🌻
...